افشاگری پالیزدار
پروژه حذف
احمدینژاد
دويچه
وله : عباس
پالیزدار
بازهم دست به
افشاگری زده
است، این بار
اما علیه
محمود
احمدینژاد. برخی
ناظران این
افشاگری را
مقدمه حذف
محمود احمدینژاد
میدانند
و
میگویند او
حالا «کالای
بیمصرفی شده
است که میشود
قربانیاش
کرد»!
عباس
پالیزدار،
عضو هیات
تحقیق و تفحص
از قوه قضاییه
که به دنبال «افشا»
کردن نام
بعضی از «مفسدان
اقتصادی» به
زندان افتاد،
دوباره وارد
صحنه شده است. او
که در «افشاگری»های
دو سال پیش
خود فهرستی از
چهرههای
شناخته شده
حکومت را
برملا کرده بود، حالا
از خیانتی که
به او شده است
صحبت میکند و
میگوید
محمود احمدینژاد
از افشاگریهایش
در مناظرههای
انتخاباتی به
نفع خود و بر
علیه
کاندیداهای
مخالف بهره برداری
کرده است. پالیزدار
میگوید «از
صداقتش سوء
استفاده شده» است.
چون به تشویق حامیان
احمدینژاد
حرکت کرده بود
و به او در
قبال «افشاگری»
ها وعده وزارت
داده شده
بود،
اما سرانجام
ماجرا همه چیز
بود جز وزارت.
پالیزدار
به اتهام «خیانت
در امانت و
افشای اسرار
حکومتی» به ۶
سال زندان
محکوم
شد
و سپس به قید
وثیقه آزاد شد.
او در افشاگریهای
این بارش از
حمایت مقامی
که نامش
را
افشا نمیکند،
سخن گفته،
صحنههایی از
تماسهای
وزارت
اطلاعات را
بازگو کرده که به فیلمهای
جنایی بیشتر
شباهت دارد و زد
و بندهای
نمایندگان
حامی احمدینژاد
در مجلس
که اول او را
جلو انداختند
بعد پشت او را خالی
کردند.
پشت
احمدینژاد
خالی شده است
ولی
بعضی ناظران
میگویند کسی
که پشتش خالی
شده، در حقیقت
محمود احمدینژاد
است! قاسم
شعلهسعدی،
نماینده
پیشین مجلس
معتقد است
محمود احمدینژاد
در پروژهای
که قرار
بود به انجام
رساند « کالای
بیمصرفی شده
که میشود
حذفش کرد،
قربانیاش
کرد و خیلی
کارهای دیگر
برسرش آورد». این
پروژه حذف
جناحهایی از
قدرت بود.
به
نظر قاسم شعله
سعدی شرایط
تغییر کرده
است و مقابله
با هاشمی
رفسنجانی به سرانجام
قطعی نخواهد
رسید. این را
هم افشاگریهای
اخیر عباس
پالیزدار و هم موضعگیریهای
اخیر علی
خامنهای
نشان میدهد.
ولی
اگر محمود
احمدینژاد
آن طور که
برخی معقتدند
مجری «پروژه» کنار
گذاشتن
اصلاحطلبان،
جناحی از
اصولگرایان،
بخشهایی از
روحانیت، و به
دست گرفتن همه کارهای
توسط نظامیان
بود، حالا این
پروژه شکست
خورده است؟
آیا نظامیان
به سادگی از منافع
سرشار خود
خواهند گذشت؟
حسن
شریعتمداری
معتقد است اگر
تا انتخابات سپاه
با چراغ خاموش
جلو میآمد و «خیلیها
هنوز میگفتند
انشااله گربه
است»، حالا
این «راز» به
قدری آشکار
شده است
که
ادامه حرکت
حذف سایر جناحها
برای سپاه
بدون استفاده
عریان از
خشونت ممکن
نیست. «و
این چیزی است
که نظام را در
آستانهی یک
فروپاشی یا یک
تغییر بزرگ
قرار خواهد داد و
بنابراین
آقای خامنهای
تا کنون در
مقابل آن
مقاومت کرده
است».
به
نظر حسن
شریعتمداری
نیز شواهد
نشان میدهند
که عباس
پالیزدار
بهانهای است برای جبهه
اصولگرا که
تصمیم گرفته
است محمود احمدینژاد
را کنار
بگذارد:
«آقای پالیزدار
اینبار هم
مورد استفادهی
این جبهه قرار
میگیرد و
بنابراین نه
افشاگری
آن
موقع و نه
صحبتهای
ایشان در این
هنگام از
اصالتی
برخوردار نیست.
ایشان همیشه آلت فعل
گروههای
قدرتی هستند
که علیه هم در
ایران مشغول
مبارزه برای
تصاحب
قدرتاند».
فرصتی
برای وحدت
حکومتی مانده
است؟
تا
زمانیکه آیتالله
خامنهای از
محمود احمدینژاد
حمایت میکند،
آیا اصولگرایان
مخالف سیاستهای
دولت شانسی
برای موفقیت
دارند؟ یا این
که آقای خامنهای هم دیگر
حاضر نیست
برای رئيس
دولت نهم
هزینه کند؟ از
این گذشته در
مواجهه با
فشارهای
بیسابقه
داخلی و بینالمللی
آیا فرصت
چندانی برای
استخاره باقی
مانده است
و
اگر رسیدن به
وحدت میان
مردم و دولت
دیگر امکانپذیر
نیست، آیا
هنوز شانسی
برای ایجاد
یک وحدت
حکومتی وجود
دارد؟
به
نظر حسن
شریعتمداری
هنوز نمیتوان
در این باره
نظر قطعی داد. به
این دلیل که خود خامنهای
زیر فشار
شدیدی است و
معلوم نیست در
ادامه بحران کدام
راه را انتخاب میکند.
«ولی
در این مورد
شکی نیست که
اصولگرایان
بهخصوص در
مجلس و
اصولگرایان واقعگراتر
پس از این که
به این نتیجه
رسیدند که آقای
احمدینژاد
پس از حذف
آقایان
موسوی
و کروبی درصدد
حذف آنها
است، نوعی
اتحاد بینشان
بهوجود آمده
است و دیدار آقای
مهدوی کنی با
آقای یزدی را
در این زمینه
میتوان نوعی
رایزنی جناحهای
مختلف
روحانیت
اصولگرا
دانست که در
مورد این
پروژه فکر میکردند.
هنوز اطلاعات
زیادی
دردست
نیست، ولی
صحبتهای
آقای
پالیزدار در
این زمینه
بسیار معنیدارتر
به نظر
میآید».
خامنهای
فرصتی ندارد
قاسم
شعله سعدی میگوید
بعید میداند
که فرصتی برای
آیتالله
خامنهای
باقی مانده
باشد تا اوضاع
را به قبل از
حوادث انتخابات
برگرداند: «چون
در سیاست زمان
نقش اصلی
را دارد و
ایران زمانهای
زیادی، زمانها
و فرصتهای
طلایی را از
دست داده
است».
حسن
شریعتمداری نیز
تاکید میکند
که همهی
تصمیمهایی
که اکنون
رهبری
انقلاب
باید بگیرد،
تصمیمهایی
است با هزینه
سنگین. زیرا
تضادها اکنون
در آخرین
هستههای
قدرت نظام
بروز کرده است.
تضادهایی که
بدون یک وجوه
عقلانی به
سیاست قابل حل نیست و
محمود احمدینژاد
هم حاضر به
قبول چنین
چارچوبی نیست.
«بنابراین
در نهایت
چارهای جز یا
حذف همگان و
تکیهبر
سپاه، یا حذف
آقای احمدینژاد
از این نظام برای آقای
خامنهای
نخواهد ماند. سپاه
پروژهی خودش
را برای تصاحب
بقیهی قدرت
از دست
نخواهد داد و
این اشتها
بدون وجود
آقای احمدینژاد
هم باقی خواهد
ماند. مهم این است که
آقای احمدینژاد
چهرهای شده
است که تحمل
آن به طور
شخصی هم برای
دیگران
دیگر
بسیار سخت است».
شریمعتداری
در ادامه میگوید
که «جنبش سبز
میتواند در
این شرایط
وارد بازی برد، برد» شود
«جنبش
سبز با تکیه
بر گزینهی
انتخابات
آزاد و
منصفانه که در
آن امکان
یک
بازی برد برد
به همهی
طرفین را میدهد،
اعم از آنهایی
که اصولگرا
هستند یا به جنبش سبز
تعلق دارند،
یا حتی
مخالفین نظام
میتوانند در
چنین بازیی
شرکت کنند، با تکیه بر
اصل اننخاب
آزاد و نشان
دادن عقلانیت آن
در حقیقت راهی
به جلو برای
گریز از
این
بحرانها پیش
پای نظام میگذارد.
در اغلب
جاهایی که
دموکراسی
نهادینه شده
است، چنین
راهی برای
عبور به
دموکراسی
بوده و در نهایت
نظامهایی که
با بحرانهای
بسیار
اساسی
روبهرو شدهاند،
چارهای جز
تمکین به
انتخابات
آزاد نداشتند».
نیلوفر
خسروی